پيامهاي ارسالي
+
[تلگرام]
قرآن کتابيست که با نام خدا آغاز مي شود و با نام مردم پايان مي پذيرد. کتابي آسماني است اما برخلاف آنچه مومنين امروزي مي پندارند و بي ايمانان امروز قياس مي کنند بيشتر توجهش به طبيعت است و زندگي و آگاهي و عزت و قدرت و پيشرفت و کمال و جهاد!
کتابي است که نام بيش از 70 سوره اش از مسائل انساني گرفته شده است و بيش از 30 سوره اش از پديده هاي مادي و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز!
کتابي است که شماره آيات جهادش با آيات عبادتش قابل قياس نيست.
کتابي است که نخستين پيامش خواندن است و افتخار خدايش به تعليم انسان با قلم؛ آن هم در جامعه اي و قبايلي که کتاب و قلم و تعليم و تربيت مطرح نيست....
قرآن! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگي ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند ميشود همه از هم مي پرسند: چه کسي مرده است؟
+
* چه کسي بود صدا زد ياسين! آشنا بود صدا ؛ ياس وحشي دلم مي گويد: در پي اش بايد رفت.. جستجو بايد کرد.. دوستان.. همگي يکدل و سيمرغ شويم.. تا به آن مرغ خوش الحان برسيم..خانه ي دوست کجاست ؟ دو قدم مانده به صبح ، پاي سجاده ي عشق ، اثري خواهي يافت از ره منزل دوست..پاي دل مي خواهد تا به مقصد برسي..جز تو اي مونس جان راهي نيست.. قله قاف همين نزديکيست..پشت آن قله قاف دوست را خواهي يافت...*
من و تو باهم در زندگ
92/5/9
+
*رسول خدا (ص) فرمود : اي جبرئيل ممکن است خودت را به شکل واقعي خودت نمايان سازي .. جبرئيل گفت:" يا رسول الله من در دنيا جا نمي گيرم".. آري بايد بروي بالا ، جسميت را رها کني ، برزخيت را رها کني ، ملکوتيت را رها کني ، تا برسي به مقام جبرئيل.. آن وقت خداي متعال کدام است..پس جاي خداي کجاست.. آري فقط دل مؤمن جاي خداست*
*ابرار*
92/5/9
+
*پسر به دختر : اگر يه روز بهت گفتم چادرت رو بردار چکار ميکني ؟ دختر : محاله گوش کنم پسر : اگر پافشاري کنم ، اگر خيلي خواهش کنم چي ؟ دختر : نه گوش نميکنم ، چادر برام مهمه پسر : اگر مجبورت کنم چي ؟ دختر : قبول ميکنم ولي زندگي رو برات سياه ميکنم چون سياهي چادرمو ازم گرفتي*
+
* راه رسيدن به نور استفاده از تاريکي شب است.. خطاب آمد : موسي در تاريکي شب مرا بخوان. من نزديک تو هستم.. هم به تو نزديکم ..هم جواب تو را مي دهم... حالا اين تاريکي شب که شما خلوت مي کنيد با خدا ، با شما چه مي کند؟ نور را در قلبت ثابت مي کند*